همه ی چیزهایی که دوستشون دارم ترکم میکنن.. نمیدونم چرا زندگی از من متنفره.
جلو در وایساده بودم که در مغازه باز شد و یه دختر بانمک اومد بیرون و همینجور که بهم خیره شده بود با خنده و صدای بلند گفت تو چقد خوشکلیییی. به دوستشم اشاره کرد که مگه نه؟ چقد خوشگله.. خب.. وقتی باهوش نیستم، دوست داشتنی نیستم، همیشه ی همیشه ترد میشم و هیچوقت اولویت ادمها در هیچ زمینه ای نبودم، خوشحالم که حداقل از نظر بعضی ها انقدر زیبا هستم که وقتی از کنارم رد میشن میشنوم که میگن چقدر خوشگلم.
خسته ام. قهرم.
۰ نظر
۲۱ خرداد ۰۴ ، ۰۰:۵۷